روند رو به رشد فساد در انتخابات امريكا با توسعه Super PAC
گسترش تبلیغات سیاسی بحثبرانگیز و فسادبرانگیز انتخابات امريكا، طی دهه گذشته تصادفی نبوده است. بلکه نتیجه مستقیم حکم دادگاه عالی در پرونده Citizens United علیه کمیسیون انتخابات فدرال در سال 2010 است. البته لازم به ذکر است که این پرونده به ما کمکهای بسیاری کرد. برای مثال میلیاردها دلار از منابع مالی فرعی خارج از سازمان، که قرار بود در دسترس نامزدها یا احزاب سیاسی قرار نگیرند، وارد فضای سیاسی شدند.
در 21 ژانویه 2010، دادگاه عالی آمریکا اعلام کرد که ممنوعیت طولانیمدت در هزینهکردهای مستقل و تأمین مالی نامزدها توسط شرکتها و گروههای تجاری، متمم اول قانون اساسی کشور را نقض میکند و باید برداشته شود. با این تصمیم، دادگاه به شرکتها، از جمله سازمآنهای غیردولتی و اتحادیههای کارگری اجازه داد تا مبالغ هنگفت و نامحدودی را در حمایت یا مخالفت با نامزدهای سیاسی هزینه کنند.
همچنین، میتوانستند پشتیبانی مالی آنان را به عهده بگیرند. در آن زمان اکثریت معتقد بودند که پرداخت هزینههای سیاسی و تبلیغات انتخاباتی از سوی بازیگران غیردولتی و اینگونه گروهها، حتی شرکتهای قدرتمند، تأثیر فسادانگیزی بر صاحبان قدرت و ساختار سیاسی آمریکا ندارد.
یک دهه پس از اعلام این حکم، با اختلاف بسیار زیاد پرخرج ترین دوره در تاریخ انتخابات امريكا بود. شرکتها و گروههای مستقل، میلیاردها دلار برای تأثیرگذاری بر رقابتهای مهم سیاسی، جابهجاییهای حزبی و ایجاد تغییرات در مبارزات انتخاباتی نامزدها، هزینه کردند. از زمان اعلام آن حکم، حامیان ثروتمند با تزریق مبالغ بیسابقه در فرایند انتخابات، قدرت و نفوذ سیاسی بیش از حد خود را باز هم گسترش دادند. در این جریان تدریجاً شفافیت از بین رفت. گروههای «پرنفوذ» که به دنبال مخفی نگه داشتن منابع و درآمدهای مالی خود هستند، اکنون در قامت پشتیبان مالی سیاسیون آمریکایی بر ابهام بیشتر این فضا میافزایند.
بینظمی در قوانین مالی مبارزات انتخاباتی، مشکلات بلندمدت آمریکا
افزایش ناگهانی سرازیرشدن پولهای کلان گروههای پرقدرت و هزینهکردهای مخفیانه فقط به وسیله رأی Citizens United انجام نشد. این امر بابت اعلام مجموعه دیگری از تصمیمات دادگاه که به طور عمیق محدودیتهای قانون تأمین مالی مبارزات انتخاباتی را از بین میبرد، فعال شد. سپس با انفعال کنگره و بنبست در ادامه اقدامات کمیسیون انتخابات فدرال، شدت بیشتری یافت. اختلافات و عدم توافق نهادهای انتخاباتی دولت آمریکا، بسیار زیاد است. به طوری که این بینظمی و بههمریختگی در قوانین مالی مبارزات انتخاباتی که توسط دیوان عالی ایجاد شد، احتمالاً در سالهای پس از 2020 هم باقی خواهد ماند.
شیلا کرومهولز (Sheila Krumholz)، مدیر اجرایی موسسه OpenSecrets میگوید:
«طی 35 سالی که در حال پیگیری کمکهای مالی به نامزدها هستیم، هرگز ندیدهایم که یک تصمیم دادگاه به اندازه رأی Citizens United اینگونه سیستم مالی کمپینهای انتخاباتی را تغییر دهد. شواهد 10ساله ما در خصوص انتقال یک میلیارد دلار پول، به کمک گروههای بانفوذ به گروههای سیاسی نشان شواهدی را نشان میدهد. برای مثال میتوان گفت که دادگاه عالی در این مورد که کمکهای این گروهها به نامزدهای انتخابات، ضرورتاً به افشای منابع مالی و هزینههای دیگر آنها منجر خواهد شد، کاملاً اشتباه کرده است.»
افزایش هزینهکردهای انتخابات امريكا و تقویت نامزدها
علیرغم ترس از اینکه انتخابات آمریکا تحت سلطه کمپانیهای پرقدرت و گروههای بانفوذ باشد، باز هم بزرگترین بازیگردانان سیاسی این کشور در واقع همین اهداکنندگان ثروتمند هستند. البته طی ده سال گذشته 10 اهداکننده برتر کمکهای انتخاباتی در آمریکا حدود 1.2 میلیارد دلار به انتخابات فدرال این کشور پول تزریق کردهاند. این گروه کوچک از کمککنندگان اصلی 7 درصد از کل کمکهای مربوط به انتخابات در سال 2018 را به خود اختصاص دادهاند. در حالی که در یک دهه قبل از آن، سهم آنها کمتر از 1 درصد بود.
توازن قدرت سیاسی آمریکا، در حال انتقال از احزاب سیاسی به گروههای تجاری پرقدرتی که میتوانند مبالغ نامحدودی را برای تقویت و حمایت از نامزدهای مورد نظر خود هزینه کنند، میباشد.
هزینهکردهای مربوط به انتخابات از سوی گروههای مستقل غیرحزبی در طول یک دهه به 4.5 میلیارد دلار افزایش یافته است. این در حالی صورت گرفته است که دو دهه قبل این آمار تنها 750 میلیون دلار بوده است. حتی نامزدهای باسابقه سیاسی، خود را در مقابل گروهها و کمیتههای مستقل (Super PACs (Political Action Committee)) که در بسیاری از موارد به بازوهای مؤثر کمپینها و احزاب سیاسی تبدیل شدهاند، ناتوان مییابند. پس از اعلام رأی دادگاه عالی تاکنون، هزینهکردهای خارج از سازمان گروههای ثروتمند در 126 رقابت مختلف از مجموع مخارج نامزدهای دیگر پیشی گرفته است. این اتفاق در پنج دوره انتخاباتی قبل، فقط 15 بار رخ داده است.
نتایج حکم دادگاه
علیرغم وعدههای دادگاه مبنی بر اینکه کسب منافع مالی به افشای کمکهای سیاسی این گروهها میانجامد، حکم دادگاه، قدرت و اختیار جدیدی به سازمانهای فاسد و ثروتمند آمریکایی اعطا کرد. گروههایی که منابع اصلی مالی خود را فاش نمیکنند، 963 میلیون دلار در انتخابات هزینه کردهاند. جالب است که این رقم، در مقایسه با 129 میلیون دلار در دهه گذشته چند برابر افزایش داشته است. نکته دیگر اینکه شرکتهای بزرگ و نام آشنا به طور علنی و رسمی از قدرت و دامنه اختیارات سیاسی جدید خود به نحو کامل استفاده نکردهاند. این شرکتها پس از اعلام حکم دادگاه، کمتر از یک دهم از اعطای کمکهای مالی گروههای مستقل در هر دوره انتخاباتی را به خود اختصاص دادهاند.
در نهایت جالب است بدانید که سازمانهای غیردولتی و انجمنهای تجاری که به طور مخفیانه سرمایهگذاری میشوند و بر انتخابات تأثیر میگذارند، از همین شرکتهای بزرگ به مقادیری که عمدتاً ناشناخته است، پول میگیرند و سپس به گروههای مستقل انتخاباتی انتقال میدهند. این حکم دادگاه، ممنوعیت انتقال پول به گروههای مستقل در انتخابات را لغو نکرد. بلکه فرصتهایی را برای بازیگران خارجی جدیدتر فراهم کرد تا مخفیانه منابعشان را از طریق شرکتهای غیردولتی و پوششی به سمت انتخابات هدایت کنند. همچنین، اقدامات فسادبرانگیز خود را توسعه ببخشند.
دیوان عالی آمریکا به نفع گروههای بانفوذ
در ژانویه 2008، شرکت محافظه کار و غیردولتی Citizens United، یک مستند 90 دقیقهای منتشر کرد. این مستند به شدت از هیلاری کلینتون، نامزد آن زمان انتخابات ریاستجمهوری انتقاد کرد. قبل از انتشار آن، این گروه به دنبال آن بود که فیلم را در بازه حدود 30 روز مانده به انتخابات 2008، بر حسب تقاضا در دسترس قرار دهد و برای تبلیغ آن پول بپردازد. اقدامی که قانون اصلاحات کمپینهای غیرحزبی، مصوب سال 2002 را نقض کرد. این قانون در اصل تصریح میکرد که شرکتها، از جمله سازمانهای غیردولتی، نمیتوانند از پول و دارایی خود برای تأمین مالی انتخاباتی استفاده کنند. در یک حکم دیگر، دادگاه عالی در سال 2007، در پرونده Wisconsin Right to Lifeو کمیسیون انتخابات فدرال، قانون سال 2002 را تضعیف کرد.
پس از آن، ممنوعیت فقط در مورد ارتباطاتی اعمال میشد که در سطح حمایت صریح و رسمی از یک نامزد در انتخابات یا در راستای شکست یک نامزد باشد.
Citizens United با پیشبینی برخی مجازاتها برای تبلیغ فیلمش، در دسامبر 2007 از کمیسیون انتخابات فدرال آمریکا شکایت کرد. استدلال این سازمان بود که ممنوعیت حمایت صریح توسط شرکتها و همچنین الزامات افشا و یا سلب مسئولیت آنها، در مورد این فیلم مستند، مغایر قانون اساسی است. دادگاه منطقهای ایالات متحده در ناحیه کلمبیا در حمایت از کمیسیون انتخابات فدرال درآمد و نمونههای بیشماری را ارائه کرد که آن فیلم سعی میکند بینندگان خود را متقاعد کند که علیه کلینتون رأی دهند. Citizens United درخواست تجدید نظر کرد و پرونده را به دیوان عالی ارائه کرد. البته مورد عجیب این بود که دیوان عالی در سال 2009 اعلام کرد که این ممنوعیت مغایر با قانون اساسی آمریکا بوده است و رأی را به نفع Citizens صادر کرد.
پول حرف اول را میزند و رأیدهندگان هم اغلب گوش میدهند
نامزدی که پول بیشتری داشته باشد بیشتر اوقات برنده میشود. ذخایر مالی بیشتر به معنای پول بیشتر برای استخدام کارکنان، تولید تبلیغات بیشتر، جمعآوری بودجه اضافی، سفرهای بیشتر و ایجاد زیرساختهای فیزیکی انتخاباتی بیشتر است. این در حالی صورت میگیرد که اکثر نامزدها به سختی خزانه مبارزات انتخاباتی خود را در طول چندین ماه میسازند. کمیتههای انتخاباتی فوقالعاده برخی از نامزدها، با درخواست چکهای هفت رقمی از برخی گروههای تجاری، فوراً مبالغ سنگین دریافتی را به انتشار تبلیغات، پیامهای انتخاباتی یا سایر انواع ارتباطات با رأیدهندگان تبدیل میکنند. البته تقریباً برای آن دسته از نامزدهای دیگر غیرقابلتشخیص و نشدنی به نظر میرسد.
در برخی از رقابتهای حساس انتخاباتی، گروههای غیرحزبی جنگهای تبلیغاتی را به راه میاندازند و مبالغ بسیار زیادی را برای تأثیرگذاری بر رأیدهندگان میپردازند. این هزینههای هنگفت خارج از سازمان گروههای غیرحزبی، پیامد اصلی رأی «Citizens United» است. و با تسلطی که اکنون گروههای غیرحزبی بر انتخابات ریاستجمهوری دارند، رقابتها در انتخابات مجلس نمایندگان و سنای آمریکا بسیار ناعادلانه و نابرابر به پیش میرود.
گروههای خارجی غیرحزبی از سال 2010 تاکنون نزدیک به 4.5 میلیارد دلار برای تأثیرگذاری بر انتخابات هزینه کردهاند. در حالی که طی دو دهه گذشته، مجموع سرمایهگذاری آنها حدود 750 میلیون دلار بوده است. این هزینهها رکورد گرانترین انتخابات را در تاریخ آمریکا شکستهاند. همچنین در زمان تعدیل تورم مشخص شد که 9 مورد از 10 رقابت انتخابات مجلس نمایندگان که به عنوان گرانترین و پرهزینهترین رقابتها، در چرخه انتخابات 2018 برگزار شدهاند. رقابتهای کنگره در کالیفرنیا برای مناطق 25 و 48 هر کدام با بیش از 20 میلیون دلار هزینه و کمک غیرحزبی انجام شدند. البته پیش از این هیچ رقابت انتخاباتی در مجلس نمایندگان به این حد کمکهای مالی گروههای غیرحزبی و خارج از سازمان دریافت نکرده بود.
میزان افزایش منابع مالی خارج از حزب در انتخابات آمریکا
در این نمودار مشخص است که پس از اعلام رأی دیوان عالی در پرونده Citizens United در سال 2010، میزان کمکهای مالی و هزینههای انتخاباتی خارج از حزب نامزدها ناگهان با افزایش شدیدی مواجه گردیده که بیشتر از مجموع تمام هزینههای انتخاباتی دورههای قبلی چه در انتخابات میان دوره ای و چه ریاستجمهوری بوده است.1
از زمان اعلام رأی Citizens Unite، هزینهکردهای گروهها و کمیتههای مستقل انتخاباتی و گروههای مخفی و فاسد، در کنار گروههای مستقل غیرحزبی، سهم بیشتری از کل هزینههای مربوط به انتخابات در هر انتخابات میاندورهای و ریاستجمهوری را به خود اختصاص دادهاند. در نتیجه هزینههای نامزدها و احزاب به عنوان یک سهم از کل کاهشیافته است.
مانند گروههای مستقل، کمیتههای احزاب سیاسی هم ممکن است هزینههای مستقلی را انجام دهند. اما برخلاف گروهها و کمیتههای مستقل غیرحزبی، محدودیتهای قانونی مانع آنها میشود و نمیتوانند از شرکتها یا اتحادیهها پول بگیرند. در سال 2004، احزاب رکورد 265 میلیون دلار هزینههای انتخاباتی را ثبت کردند که از آن زمان تاکنون از آن فراتر نرفته است.
تقسیمبندی هزینههای انتخاباتی بر اساس نوع گروهها
گروههای مستقل مانند Super PAC در کنار اینکه معاف از مالیات هستند، میتوانند به طور محدود منابع مالی که از شرکتها و کمپانیهای ثروتمند دریافت کردهاند را در حمایت و یا مخالفت با نامزدی خاص هزینه کنند. تنها شرط پیش روی آنها این است که به طور صریح و مشخص نباید نامی از کاندید مورد حمایت خود بیاورند. برخی گروهها مثل 527 ها و یا 501 حتی از افشای مبالغ دریافتی هم معاف میباشند.2
برخی از این گروههای مستقل و پوششی با هدف دورزدن احزاب و حمایت از نامزدهایی ایجاد میشوند که معمولاً ممکن است از حمایت حزب برخوردار نباشند. در بحبوحه جنبش تی پارتی (Tea Party Movement) در سال 2010، برخی گروهها مانند Club for Growth Action و Ending Spending Action Fund به عنوان خاری در چشم جمهوریخواهان آمریکا ظاهر شدند. آنها میلیونها دلار را برای حمایت از جمهوریخواهان مورد علاقه خود در انتخابات مقدماتی هزینه کردند.
در برخی موارد چالشهای اولیه علیه قانونگذاران مورد حمایت جمهوریخواهان را نیز تایید میکردند. هزینه این مداخله برای جمهوریخواهان، از دست دادن کرسی سنای ایالت ایندیانا در سال 2012 بود.
زمانی که گروهها و کمیتههای مستقل محافظهکار سازماندهی شدند تا به جای حمایت از سناتور ریچارد لوگار (سناتور ایالت ایندیانا) از ریچارد مورداک جمهوریخواه (که تقریباً باختش قطعی بود) پشتیبانی کنند و کمکهای خود را به نفع او تزریق کنند.
دیگر گروهها و کمیتهها نقشی را که احزاب معمولاً در انتخابات شدیداً رقابتی ممکن است ایفا کنند را بر عهده گرفتند. در واقع آنها تنها در این زمان میتوانند مبالغ نامحدود و هنگفت را از ثروتمندان و سرمایهداران بزرگ به نفع نامزد یا حزبی خاص درخواست و دریافت کنند. «کمیته اکثریت سنا (Senate Majority PAC)» و «صندوق رهبری سنا (Senate Leadership Fund)» هرکدام با تلاشهای هری رید دموکرات و میچ مک کانل جمهوری خواه راه اندازی شدند.
در سمت مجلس نمایندگان نیز رهبران حزب به راهاندازی «کمیته اکثریت مجلس نمایندگان (House Majority PAC)» لیبرال و «کمیته رهبری کنگره (Congressional Leadership PAC)» محافظه کار کمک کردند.
قدرتمندترین کمیتههای انتخاباتی در طول 10 سال
* تمام 8 Super PAC برتری که بیشترین هزینه را در کمپینهای انتخاباتی نامزدهای خود داشتهاند، ارتباط بسیار نزدیکی با رهبران احزاب و نامزدهای ریاستجمهوری داشتهاند.3
جمعآوری کمکهای مالی
همانطور که قاضی کندی در رأی Citizens United اعلام کرد، این گروهها قرار است مستقل باشند و نباید تلاشها و اقدامات خود را با نامزدها یا احزاب هماهنگ کنند. طولی نکشید که این نظریه به طور جبرانناپذیری آسیب دید. برخی از گروههای مستقل به طور مؤثر به عنوان الحاقات کمپینهای انتخاباتی و به صورت فرعی با آنها همکاری کردند. این گروهها راههای گریز مختلف جهت ادامه حمایتهای مالی از نامزدها پس از رسیدن به سقف اعلام شده را به اهداکنندگان و سرمایهدارانی که قصد مشارکت و بهرهبردن از فضای انتخابات را دارند، ارائه میدهند.
در سال 2012، باراک اوباما و میت رامنی هر دو گروههای مستقل خود را جهت جمعآوری کمکهای مالی به راه انداختند. نامزدهای ریاستجمهوری در آمریکا برای اینکه در چارچوب قانون عمل کنند، شیوه خاص خودشان را دارند. آنها به طور صریح از حامیان خود درخواست نمیکنند که کمکهای مالی خود را به گروههای مستقلی که میتوانند بدون محدودیت هزینه کنند را انتقال دهند. در سال 2012 گروههای مستقل وابسته به رهبران احزاب آمریکا، 389 میلیون دلار برای تقویت نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری هزینه کردند. این رقم، شامل تقریباً دو سوم کل هزینههای تمام گروههای مستقل میشود.
کاندیداها و احزاب در یک دهه گذشته، خلأهای بیشماری را در قوانین انتخاباتی فدرال یافته و آشکارا مورد استفاده قرار دادهاند. یکی از مضحکترین این نوع خلأها در سال 2014 نشان داده شد. زمانی که دو حزب بزرگ جمهوریخواه و دموکرات در پستهای عمومی توییتر خود به صورت کد با گروههای مستقل انتخاباتی ارتباط برقرار کردند و راهبرد خاص خود را ارائه نمودند. این مورد تلاش آشکاری در سوءاستفاده از قوانین کمیسیون انتخاباتی فدرال بود که به گروههای مستقل اجازه میدهد از اطلاعات نامزدها یا احزاب که در فضای عمومی منتشر میشود استفاده کنند.
ترامپ؛ ملقب به غول املاک، در جمعآوری کمکهای مالی
جب بوش(Jeb Bush) قبل از اینکه رسماً نامزدی خود را اعلام کند، با موفقیت از قانون هماهنگیهای غیرقانونی عبور کرد. سپس با کمک گروه مستقل انتخاباتی تحت عنوان Right to Rise USA در انتخابات ریاستجمهوری 2016 به جمعآوری کمکهای مالی پرداخت. این گروه که عملاً یکی از بازوی مؤثر کمپین انتخاباتی او بود، 84 میلیون دلار در حمایت از جب بوش هزینه کرد.
البته ناگفته نماند که برخی از آنها به طرز عجیبی شبیه تبلیغات کمپین جورج بوش بودند. البته بوش تنها نبود و اکثر جمهوریخواهان برتر در آن رقابت فوقالعاده گروههای مختص به خود را داشتند. در نتیجه، هزینههای بیسابقه 531 میلیوندلاری توسط گروههای مستقل تک نامزدی در چرخه انتخابات سال 2016 بود. البته در این خصوص ترامپ استثنا بود. او غول املاک و مستغلات آمریکا به حساب میآید و گروه مستقل مخصوص خود را در انتخابات اولیه نداشت. هر چند او از این واقعیت به نفع خود استفاده کرد. او مخالفانش را متهم کرد که با گروههای بانفوذ نزدیکشان «همدستاند» و «عروسکهای خیمهشببازی» اهداکنندگان مالی بزرگ ثروتمند مثل: برادران کوخ (Koch Brothers) و شلدون ادلسون (Sheldon Adelson) هستند. او به قوانین مدرن مالی کمپینهای انتخاباتی اعتراض کرد و متعهد شد که این سیستم را اصلاح کند و گروههای مستقل انتخاباتی فوقالعاده را فاسد خواند.
ترامپ و بیاعتنایی به وعدههایش، داستان ابرگروهها
این وعده تبلیغاتی ترامپ، هرگز عملی نشد. او پس از کسب نامزدی جمهوریخواهان، عملاً مخالفت خود را با ابرگروههای بانفوذ انتخاباتی کنار گذاشت. گروههای متعددی، از جمله یک کمیته مهم مورد حمایت ادلسون، که به داد ترامپ رسید و او را در پیروزی ضعیفش حمایت کرد. ترامپ ادعا میکرد که ادلسون در سال 2015 از مخالفان جمهوریخواه او حمایت خواهد کرد تا بر آنها تأثیر گذاشته و نفوذ خود را افزایش دهد. اما در نهایت این ترامپ است که به عنوان رییسجمهور آمریکا برای منافع ادلسون تلاش میکند. ترامپ در دوران حضورش در کاخ سفید، از این ابرکمیتههای بانفوذ استقبال کرد. در ماه مه 2019، ترامپ از یک ابر کمیته (گروههای مستقل)، تحت عنوان America First Action، به عنوان تنها گروه مستقل «تأیید شده» کمپینهای انتخاباتی حمایت کرد. در ماه نوامبر، ترامپ یک گردهمایی جمعآوری کمکهای مالی بزرگ برای این گروه که قرار بود مستقل از کمپین ترامپ باشد، برگزار کرد.
دوره ترامپ نشان میدهد که چگونه برخی از ابرگروهها میتوانند از نزدیک با یک کمپین و نامزد انتخاباتی، در حالی که برخی دیگر واقعاً مستقل هستند، مرتبط باشند. تعدادی از گروههای مستقل انتخاباتی هم علیرغم اینکه هرگونه ارتباطشان با کمپین او تکذیب و رد میشد، به نام ترامپ پول جمعآوری میکردند. البته ترامپ هم با وجود وعدههای قبلی در مقابله با آنها ناتوان بود. اما America First Action به طور گسترده به عنوان بازوی کمپین انتخاباتی ترامپ مشخص میشود، حتی توسط کسانی که سعی در جلب لطف رئیسجمهور دارند، تلقی میشود. به عنوان مثال، تولیدکننده لولههای فولادی Zekelman Industries در سال 2018 با پخش تبلیغاتی که به دموکراتهای مختلف حمله میکرد، 1.75 میلیون دلار به این گروه مستقل کمک کرد.
نفوذ در دولت ترامپ
انتقال این هدیه بزرگ توسط بری زکلمن، مدیرعامل کانادایی این شرکت، که شخصاً در آن زمان با دولت در مورد سیاست فولاد لابی میکرد، تأیید شد. لو پارناس و ایگور فرومن، از همکاران رودی جولیانی، وکیل شخصی ترامپ نیز از طریق یک شرکت پوششی، 325000 دلار به گروه America First Action کمک کردند. آنها بعداً به خاطر کمکهایی که از طرف یک مقام دولت اوکراین که به دنبال نفوذ در دولت ترامپ بود دریافت کرده بودند، متهم شدند.
تغییر نظر ترامپ
تغییر نظر ناگهانی ترامپ در مورد Super PAC مستقل بیسابقه نیست. اوباما به طور معمول از Super PAC انتقاد میکرد و در سال 2011 متعهد شد که کمکهای مالی خود را از طریق آنان جمعآوری نخواهد کرد. اما کمپین انتخاباتی او تنها هفت ماه بعد مسیر خود را عوض کرد و به دستیاران سابق خود در کاخ سفید چراغ سبز داد تا یک گروه انتخاباتی تحت عنوان Priorities USA Action را راهاندازی کنند. جیم مسینا، مدیر ستاد انتخاباتی اوباما، بعداً نوشت که این کمپین به طور یک طرفه خلع سلاح نمیشود و بعد از این هم به جمهوریخواهان اجازه نخواهیم داد که در عرصه اینگونه گروهها مسلط شوند.
انتخابات آمریکا، بیتعهدی کاندیدها به امور
انتخابات 2020 آمریکا هم در ابتدا متفاوت به نظر میرسید. هر یک از رقبای اصلی دموکرات، کمپینهای خود را با این وعده راهاندازی کردند که از اینگونه ابرگروهها استقبال نخواهند کرد. آنها این تعهد را با هدف حمایت از اصلاحیه قانون اساسی برای براندازی Citizens United اعلام کردند.
جو بایدن، معاون رئیس جمهور سابق و کاندید انتخاباتی، تنها تا زمانی که کمپین انتخاباتیاش با اولین نشانههای مشکلات مالی رو به رو شد، به تعهد خود پایبند بود. در اکتبر 2019، کمپین بایدن، که با کمبود مالی رو به رو بود و بخش زیادی از پول خود را از اهداکنندگانی که قبلاً حداکثر مبلغ ممکن را اهدا کرده بودند، گرفته بود، مخالفت خود را با Super PAC کنار گذاشت. در کمتر از یک هفته، دستیاران قبلی بایدن یک Super PAC با عنوان Unite the Country را راهاندازی کردند. همچنین پس از یک ماه، این گروه 2.3 میلیون دلار برای تبلیغات حمایت از بایدن هزینه کرد.
بدون دیدگاه