بررسی حضور نظامی ایالات متحده آمریکا در افغانستان
آمریکاییها در آغاز جنگ افغانستان و هجوم به این کشور، در سال 2001 میلادی دو هدف عمده را دلایل اصلی خود برای حضور همیشگی در خاک این کشور اعلام کردند:
• شکست طالبان و استقرار امنیت
• ایجاد دولت مرکزی مستقل و کمک به روند توسعه و بازسازی افغانستان.
اما علیرغم 837 میلیارد دلار هزینه نظامی وزارت دفاع ایالات متحده در طول 20 سال گذشته برای تحقق هدف اول، نه طالبان روز به روز قدرتمندتر شد بلکه در مردم افغانستان هم احساس امنیت روز به روز کمرنگتر شد. نمودار زیر که بر اساس نظرسنجی بنیاد آسیا از مردم افغانستان در سال 2019 بدست آمده، به خوبی نشان میدهد که ترس از بابت امنیت در این کشور، در طول سالیان گذشته 2 برابر شده است.1
البته بیشتر ترس مردم به علت نبود امنیت در کشورشان بوده، به این دلیل که از آغاز ورود آمریکا، تعداد حملات نظامی و تروریستی به این کشور افزایش داشته و تاکنون 109 برابر شده و کشتهشدگان بر اثر حملات تروریستی دهها برابر افزایش یافته است.
شاخصهای توسعه در افغانستان
شکست ایالات متحده در دستیابی به هدف اصلی خود در تهاجم را میتوان فراتر از آمار و ارقام در عقبنشینی شرمآور نیروهایش از ترس حمله گسترده طالبان مشاهده کرد. اکنون باید بررسی شود که آیا 145 میلیارد دلاری که ایالات متحده برای بازسازی افغانستان هزینه کرده است، باعث بهبود شاخصهای توسعه این کشور شده است یا خیر؟
تولید ناخالص داخلی یا GDP
یکی از اصلیترین معیارهای توسعه اقتصادی، تولید ناخالص داخلی است. این شاخصه در اقتصاد افغانستان همانند همه کشورهای دنیا در 20 سال گذشته افزایش داشته است. اما در مقایسه روند تغییرات این شاخصه با دیگر کشورهای آسیای مرکزی، مشخص میشود که رشد اقتصادی افغانستان از همه این کشورها پایینتر بوده است. سرانه تولید ناخالص داخلی افغانستان در مقایسه با کشورهایی از جمله تاجیکستان، قزاقستان، ترکمنستان، ازبکستان و قرقیزستان عقب مانده است. این در حالی است که میزان کمک خارجی دریافتشده توسط افغانستان از همه این کشورها بالاتر بوده است.
صعود از چهارمین به هشتمین اقتصاد بد دنیا!
در واقع در طول این 20 سال پیشرفت افغانستان را میتوان در همین دستاورد خلاصه کرد که این کشور از چهارمین اقتصاد بد دنیا به هشتمین اقتصاد بد دنیا ارتقاء پیدا کرده است! در صورتی که از نگاه اداره ویژه دولت فدرال ایالات متحده برای نظارت بر بازسازی افغانستان (SIGAR)، این میزان از رشد نه تنها متناسب با حجم عظیم سرمایهگذاری آمریکا در این کشور نبوده، بلکه حتی پایدار هم نبوده و اگر کمکهای خارجی به افغانستان حذف شود این میزان رشد اندک هم از بین خواهد رفت، چرا که 80 درصد از تمام مخارج دولت افغانستان از محل کمکهای خارجی تامین میشود. این واقعیت در دو نمودار زیر به خوبی قابل مشاهده است.2
افزایش نرخ فقر در افغانستان
همانطور که در دو نمودار بالا مشخص است، میزان رشد اقتصادی افغانستان کاملاً تابعی از میزان اعطای کمکهای بینالمللی به این کشور بوده و با کاهش این کمکها، رشد اقتصادی هم کاهش یافته است. اما در متن زندگی مردم نیز شاخصههای اقتصادی وضعیت مطلوبی را نشان نمیدهند. بر اساس گزارش بانک جهانی نرخ فقر در افغانستان در طی سالیان حضور آمریکا در این کشور از 34 درصد به 55 درصد رسیده است. هر چند که بنابر اعلام وزارت اقتصاد، 90 درصد از مردم این کشور زیر خط فقر 2 دلار در روز زندگی میکنند.3
عقبماندن افغانستان در سلامت، بهداشت و خدمات عمومی
بررسی شاخصهای انسانی در افغانستان توسط برنامه انکشافی ملل متحد نیز حاکی از رشد بسیار کند در عرصههای بهداشت عمومی است. سرعت رشد این کشور در مقایسه با سایر کشورهای جهان به قدری کند بوده که نه تنها در توسعه انسانی عقب مانده است، بلکه از رتبه 162 در سال 2001 به رتبه 169 در سال 2019 سقوط نموده است.
در شاخصه امید به زندگی نیز علیرغم رشد عددی، فاصله افغانستان تا میانگین جهانی زیاد است. جالب است بدانیم که حتی برخی کشورهای آفریقایی مانند اتیوپی که به اندازه افغانستان از کمکهای مالی آمریکا برخوردار نیستند، رشد بهتری از این کشور ثبت کردهاند.
بررسی سایر شاخصهای توسعه نیز بر عقبماندگی افغانستان در 20 سال اخیر دلالت میکند:
سرنوشت سرمایهگذاری آمریکا در افغانستان
همین نتایج غمانگیز باعث شده تا اداره ویژه دولتی آمریکا برای نظارت بر بازسازی افغانستان (SIGAR) در آخرین گزارش خود تحت عنوان " آنچه که باید بیاموزیم: درسهایی از 20 سال بازسازی افغانستان" دهها بار از واژه “fail” یا “failure” استفاده کرده و بارها بیان میکند که سیاستهای آمریکا در بازسازی افغانستان شکست خورده است. اما به نظر میرسد یکی از دلایل شکست برنامههای آمریکا برای بازسازی افغانستان، همان دلیل تاسیس اداره ویژه فوق توسط دولت ایالات متحده است.
در سال 2008 میلادی و پس از گذشت 7 سال از آغاز جنگ، گزارشهای متعددی مبنی بر هدر رفتن سرمایهگذاریها به دلیل فسادهای گسترده در انجام پروژههای عمرانی آمریکا در خاک افغانستان به دولت ایالات متحده اطلاع داده شد. در نتیجه دولت آمریکا تصمیم گرفت اداره ویژهای را برای نظارت بر بازسازی افغانستان ایجاد کند تا بتواند مسیر سرمایههای خود را دنبال کرده و از هدر رفتن منابع جلوگیری نماید. نتیجه این رخدادها، بیش از هزار تحقیق و حسابرسی بود که 141 مورد تعلیق و 582 مورد محرومیت برای مردم و شرکتهایی که در این موضوع دست داشتند، در پی داشت.7و8
شرکتهای بخش خصوصی آمریکا، همواره تلاش میکنند تا در عقد قرارداد اجرای پروژههای مورد نیاز دولت که از طریق مناقصه صورت میگیرد، از یکدیگر سبقت بگیرند. این فضای رقابتی شدید همیشه سالم نبوده و در بسیاری از مواقع، این رقابت به عرصه پرداخت رشوههای بیشتر برای تصاحب پروژهها کشیده شده است. این مسئله در ایالات متحده که ظاهراً از شفافیت بالایی نیز برخوردار است، پروندههای فساد گستردهای را بخصوص در دهه 1990 میلادی رقم زده است. به عنوان نمونه در سال ۱۹۹۹ میلادی وزارت بازرگانی ایالات متحده اعلام کرد که طی ۵ سال گذشته ۲۹۴ قرارداد فاسد تجاری در آمریکا به ارزش ۱۴۵ میلیارد دلار در آمریکا ثبت شده است. در مورد افغانستان، سوء استفاده از منابع مالی دولت که قرار است به یک کشور توسعهنیافته و غیر شفاف اعطا شود، فرصت آسانتری برای شرکتهای فاسد بخش خصوصی در ایالات متحده فراهم میکرد.9
فساد شرکت بلک اند ویچ در پروژه ساخت نیروگاه
یکی از پروندههای چالشبرانگیز شرکتهای آمریکایی در افغانستان، پرونده شرکت «بلک اند ویچ» برای ساخت نیروگاه گازوئیل 100 مگاواتی در کابل است. به گفته کارشناسان هزینه 335 میلیون دلاری فاکتورشده این نیروگاه برای دولت افغانستان، بیش از 3 برابر هزینه ساخت نیروگاههای مشابه در کشورهای همسایه بوده است. علیرغم هزینه بالای ساخت، این نیروگاه بدلیل عدم توانایی دولت افغانستان در تامین هزینه انتقال دیزل مورد نیاز از ترکمنستان، تنها با 1 درصد ظرفیت خود کار میکند. اگر دولت افغانستان بخواهد از تمام ظرفیت نیروگاه استفاده کند، باید سالیانه 280 میلیون دلار صرف هزینههای تامین سوخت این نیروگاه نماید که معادل بیش از یک سوم کل درآمدهای مالیاتی دولت است. بهرهبرداری ناقص و متناوب این نیروگاه برای تولید کابل برق نیز، منجر به فرسودگی شدید اجزای حساس آن شده است؛ تا جایی که مدیریت شرکت SIGAR اعلام کرد این نیروگاه در آستانه نابودی قرار دارد.10
زندگی سخت مردم بر اثر عقب ماندن افغانستان از توسعه
کارشناسان اعتقاد دارند کارشکنی کمپانی بلک اند ویچ و دولتمردان آمریکایی در بهرهگیری از ظرفیتهای طبیعی افغانستان برای نیروگاههای برقآبی و گاز طبیعی، باعث عقبماندگی این کشور در تامین برق مورد نیاز مردم شده است. به طوری که در سال 2019، از هر 7 افغان یک نفر به برق دسترسی دارند. نکته جالب آن است که کمپانی بلک اند ویچ که در پی این وقایع فاجعهبار مدیر پروژه اسکاتلندی نیروگاه کابل، آقای جک کیوری را تعلیق کرد، 3 سال قبل از آن همین شخص را به دلیل اشتباهات و تخلفات مشابه در ساخت یک نیروگاه برق در بغداد عراق نیز، تعلیق نموده بود.
نمونههای مختلفی از این دست وجود دارد که هر کدام به نوبه خود، ضررهای زیادی را به مردم و کشور افغانستان وارد کردهاند. موضوع برخی از این پروژهها در ادامه آمده است.
خرید 20 فروند هواپیمای فرسوده باری G222Nestle
20 فروند هواپیمای از رده خارجشده باری G222 توسط وزارت دفاع آمریکا برای دولت افغانستان خریداری شد. این هواپیماها توسط یک کمپانی ایتالیایی با هزینه 592 میلیون دلار ارسال شد که 6 سال بعد به دلیل عدم تولید قطعات آن در کمپانی مذکور، به مبلغ بسیار ناچیز 42 هزار دلار به عنوان آهن قراضه فروخته شد! تاکنون وزارت دفاع آمریکا و کمپانی ایتالیایی پاسخگوی هیچکدام از نهادهای نظارتی برای چنین کلاهبرداری بزرگی نبودهاند.
ساخت ایستگاه پمپ گاز طبیعی
یک ایستگاه پمپ گاز طبیعی با فاکتور 43 میلیون دلاری توسط وزارت دفاع آمریکا در افغانستان ساخته شد. نکته جالب اینجاست که برای این پروژه، 140 برابر قیمت واقعی ساخت یک ایستگاه مشابه در افغانستان هزینه شد. تاکنون نیز وزارت دفاع آمریکا هیچ پاسخی برای این پرونده فساد به هیچ نهاد نظارتی ارائه نکرده است.11و12
پروژه کشت سویا
پروژه 34 میلیون دلاری کشت سویا که با لابیگری انجمن سویای آمریکا با وزارت کشاورزی ایالات متحده بر افغانستان تحمیل شده بود، توجیه نداشت. زمینهای زراعتی در شمال افغانستان برای کشت این محصول مناسب نبودند. همچنین مردم افغانستان تاکنون سویا مصرف نکردهاند و رغبتی به این محصول وجود نداشت.
افزایش کشت مواد مخدر در افغانستان
یکی از پیامدهای سیاست ایالات متحده در افغانستان، افزایش چشمگیر کشت مواد مخدر در این کشور علیرغم هزینه 10 میلیارد دلاری آمریکا برای مبارزه با مواد مخدر در افغانستان از سال 2001 تاکنون است. برنامههای توسعه جایگزین که توسط ایالات متحده با ادعای ایجاد اشتغال برای کشاورزان افغانی اجرا میشد نیز، هر بار به افزایش کشت خشخاش در این کشور منجر شد.13
منابع:
- 7. سرنوشت سرمایهگذاری آمریکا در افغانستان
- 8. ایجاد ادارهای برای نظارت بر بازسازی افغانستان
- 9. پرونده فساد گسترده ایالات متحده طی 5 سال گذشته در افغانستان
- 10. فساد شرکت بلک اند ویچ در پروژه ساخت نیروگاه
- 11. خرید 20 فروند هواپیما باری G222 فرسوده
- 12. ساخت ایستگاه پمپ گاز طبیعی با فاکت.ر 43 میلیون دلار
- 13. افزاش کشت مود مخدر در افغانستان
بدون دیدگاه