انقلاب کمونیستی چین و تغییر نظام سیاسی
مائوتسهتونگ رهبر انقلاب کمونیستی چین که همواره به دنبال آزادی و سرنگونی قدرتهای امپریالیستی بود، اعتقاد داشت که چین، کشوری نیمهاستعماری و نیمهفئودالی است و برای رهایی از ظلم مهاجمان و دولت فاسد کومینتانگ به انقلاب نیاز دارد.1 نظام سیاسی کشور چین؛ پس از پیروزی حزب کمونیست بر ملیگرایان کومینتانگ و فرار آنها به جزیره تایوان، تغییر یافت. مائو تأسیس جمهوری خلق چین را مورخ یک اکتبر 1949، در میدان تیانآنمن پکن اعلام کرد و در همان زمان، پس از دستیابی اولیه به اهداف خود اعلام کرد:
«مردم چین مقاومت کردند و سر خم نکردند؛ دورانی که ملت چین مورد توهین و تحقیر قرار میگرفت، به پایان رسیده است».
مائو پس از آزادگیاش در چین، جهت مقابله و جبران عقبماندگیهای اقتصادی به جا مانده از جنگ با مهاجمان، اتخاذ سیاست اقتصادی سوسیالیستی رادیکال و اقدامات شدید را دستور کار حزب قرار داد. البته هدف آنها از این کار، خوداتکایی و برابری در اجتماع بود.
در کنار این موارد، مائو سیاست خارجی ملیگرایانه و ضد امپریالیستی مدنظر خود را در روابط بینالملل دنبال میکرد؛ در نتیجه، خسارتهای دیگری برای اقتصاد چین به وجود آمد که برای نمونه میتوان به تحریمهای شدید و محدودیتهای گسترده اشاره کرد.2
تحریمهای شدید برای اقتصاد چین
سال 1949 و پس از تأسیس جمهوری خلق چین، تحریمهای اقتصادی غرب علیه این کشور آغاز شد. دولت ایالات متحده با امید به تضعیف رژیم کمونیستی و حمایت از دولت ملیگرای رقیب (کومینتانگ) در تایوان، تحریمهای تجاری، تسلیحاتی و همچنین انزوای دیپلماتیک در صحنه روابط بینالملل را بر چین تحمیل کرد.3 در واقع، تحریمهای تجاری ایالات متحده، تجارت چین را در سال 1950 به میزان 23 درصد و در سال 1951 نیز 53 درصد کاهش داد. این تحریمها ساختار تجاری چین را به کلی تحت تأثیر قرار دادند؛ زیرا سهم تجارت پکن با کشورهای بلوک شوروی در سال 1949، به 18 درصد میرسید. اما تا سال 1952، این رقم به 63 درصد افزایش یافت؛ در حالی که سهم تجارت با کشورهای غربی طی این سالها، از 82 درصد به 37 درصد رسید.4
در واقع میتوان گفت در بین سالهای 1950 تا 1971 تحریمهای تجاری آمریکا علیه چین (بنابر ارقام سال 1990) باعث زیان 18.5 میلیارد دلاری در اقتصاد چین شد؛ که معادل 1.8 درصد از تولیدات ناخالص داخلی چین در سال 1952 و 0.9% از تولید ناخالص داخلی چین در سال 1971 است. تحریمها تأثیرات منفی بسیاری بر روند صنعتی شدن چین داشتند، زیرا دسترسی چین به فناوری پیشرفته، ماشینآلات و مواد خام غربی را کاهش میدادند.5
تسلیم نشدن در برابر امپریالیسم
با بررسی سیاستهای اقتصادی چین پس از تحریمهای تجاری ایالات متحده میتوان دریافت که تحریمها اثرات متفاوتی بر توسعه اقتصادی چین داشتهاند. در واقع، تحریمها چین را وادار کرد تا به منابع و تواناییهای خود تکیه کند و به دنبال منابع جایگزین فناوریهای غربی و دریافت کمک از اتحاد جماهیر شوروی و سایر کشورهای سوسیالیستی شود؛ و مهمتر این است که تحریمها روحیه خوداتکایی، نوآوری و مقاومت در برابر فشارها و مداخلات خارجی را در بین رهبران و مردم چین به طور قابل توجهی افزایش داد.6
مشکلات سیاسی و اقتصادی مائو
در این بین، با بررسی بیشتر میتوان استنباط کرد که تحریمهای اقتصادی غرب، حس ناامنی و انزوا را در ذهن مائو ایجاد کرد و او را به اتخاذ سیاستها و اقدامات اقتصادی سخت و شدید با هدف دستیابی به صنعتیشدن سریع، خودکفایی و برابری اجتماعی سوق داد. به عنوان مثال، سیاستهای اقتصادی او منجر به اشتباهات و مشکلات بسیاری مانند: بهرهوری پایین، کیفیت پایین محصولات، افزایش ضایعات، ناکارآمدی، فساد و تخریب محیط زیست شد.7
یکی از فاجعهبارترین اشتباهات اقتصادی دوران مائو برنامه جهش بزرگی بود که در سال 1958 برای سرعت بخشیدن به توسعه کشاورزی و صنعت داخلی راهاندازی شد. این جهش بزرگ میلیونها کشاورز چینی را برای تشکیل کمونهایی که میبایست با سرعت بالا و همزمان به تولید محصولات کشاورزی و فولاد بپردازند بسیج کرد. این جهش بزرگ، نهایتاً با درنظر گرفتن اهداف و سهمیههای تولید غیرواقعی و مدیریت و سازماندهی ضعیف کمونها با شکست مواجه شد. در نتیجه؛ تولید فولادهای بیکیفیت و بیمصرف و عدم دستیابی به تولید محصولات کشاورزی کافی به وجود آمد که در نتیجه قحطی شدیدی، جان میلیونها نفر را در چین گرفت.8
تحولات جدید چین در سه دهه اخیر
در سه دهه گذشته، چین تبدیل به کشوری عملگرا و برنامهمحور شده است. دنگ شیائوپینگ، رهبر چین در دوره پسامائو، اولین بار این اصلاحات و فلسفه جدید مدنظر رهبران حزب کمونیست را در اواخر دهه 1970 با جمله معروف خود، «عبور از رودخانه با لمس سنگهای کف آن» اعلام نمود. این جمله، یک مفهوم مهم درخصوص اصلاحات و گشایش اقتصادی چین در دوره رهبری دنگ شیائوپینگ و روشی ارزشمند برای هدایت نقشه عملیاتی اقتصاد چین بوده است. این اصل به ایجاد اصلاحات جزئی به شیوهای تجربهگرایانه میپردازد که معمولاً در چند حوزه اولیه آغاز شده و پس از اثبات، به حوزههای دیگر هم گسترش مییابد. این اصل اساسی در طراحی سیاستهای اقتصادی و برنامههای کاربردی چین در طول چهار دهه اخیر، اهمیت زیادی داشته است.
به عقیده کارشناسان چینی این رویکرد اصلاحات چین بود که آن را از «شوکدرمانی» فراگیر در اروپای شرقی متمایز کرد و از جمله دلایل مهم رشد اقتصادی پایدار چین به حساب میآید.9 شوکدرمانی اصطلاحی است که برای توضیح اصلاحات سریع اقتصادی در برخی از کشورهای سوسیالیستی سابق، مانند روسیه پس از فروپاشی کمونیسم، به کار میرود.
شوکدرمانی معمولاً شامل اقداماتی مانند آزادسازی قیمتها، تثبیت ارز، خصوصیسازی شرکتهای دولتی و گشایش در امر تجارت و حوزههای مالی، به گونهای سریع میشود.10
فرهنگ کهن چین و تمدن آن
اصل جمله "گذر از رودخانه با لمس سنگهای کف آن"، الهام گرفته از اندیشهها و آموزههای کنفسیوس است. مفاهیمی مانند «اندیشه میانهروی»، «فضیلت برتر» و «اصلاح همیشگی واژهها و دانشها» بیانکننده این اصل میباشند.
1. اندیشه میانهروی: هیچگاه نباید در اقدامات خود روی به افراط و تفریط آورد؛ بلکه باید وضعیت میانه را در تمامی اقدامات حفظ کرد.
2. فضیلت برتر: فرد باید همواره به اصلاح و پرورش خود، و تنظیم و اداره خانواده و مملکت بپردازد.
3. اصلاح همیشگی واژهها: در استفاده صحیح و درست از واژهها براساس آنچه که واقعیت دارد باید دقت کافی صورت گیرد.11
در نتیجه، اصطلاح «عبور از رودخانه با احساس سنگهای کف آن» نشاندهنده فرهنگ و تاریخ کهن چین است. فرهنگی که با مفاهیمی مانند تنوع، پیچیدگی، تداوم و تغییر ترکیب شده است. چین کشوری بزرگ و گسترده با میراث فرهنگی و تاریخی غنی و متنوع میباشد و در طول تاریخ خود سلسلهها، جنگها، انقلابها و تغییرات زیادی را تجربه کرده است. همچنین این کشور، با بسیاری از تمدنها و فرهنگهای دیگر، تعامل داشته و همیشه با چالشها و فرصتهای زیادی در داخل و خارج از کشور مواجه بوده است. چینیها همیشه تلاش میکنند که راه توسعه و پیشرفت موردنظر خود را پیدا کرده و هویت و سنتهای دیرینه خود را حفظ نمایند.12
نه به رویکرد غربی، با اصل گذر از رودخانه
چین با اتخاذ این رویکرد تدریجی و تجربی به اصلاحات و گشایش اقتصادی از سال 1978 تحت رهبری دنگ شیائوپینگ روی آورد، و از اتخاذ رویکرد شوکدرمانی اجتناب نمود. در واقع رهبران چین بر سر بهترین راه برای تبدیل اقتصاد برنامهریزیشده به اقتصاد بازاری اختلاف نظر داشتند، اما توافق همه آنها بر این امر بود که چین نباید از مدل غربی شوکدرمانی پیروی کند. چرا که به نظر آنها این روش غربی، برای اقتصاد داخلی بیش از حد خطرناک، مخرب و البته از نظر ایدئولوژیک نیز غیر قابل قبول بود. اما همانطور که گفته شد راهبرد «عبور از رودخانه با احساس سنگهای کف آن» برای اصلاحات اقتصادی مورد قبول قرار گرفت، و هدف اجرای این اصل، امتحان سیاستها و کسب تجربه و همچنین حفظ هسته اصلی سیستم سوسیالیستی و رهبری حزب کمونیست بود.13
برخی از اقدامات در دوره دنگ شیائوپینگ
- اعطای استقلال بیشتر به کشاورزان در زمینه تولید و بازاریابی خود، در عین حفظ مالکیت جمعی زمین. این امر منجر به افزایش قابل توجهی در تولید کشاورزی و درآمد روستایی شد.
- «ایجاد مناطق ویژه اقتصادی» در مناطق ساحلی و حاشیهای، که سیاستهای ترجیحی برای سرمایهگذاری خارجی، تجارت، مالیات و مقررات را مدنظر داشت. این مناطق به موتورهای رشد سریع چین و ادغام در بازار جهانی تبدیل شدند.
- معرفی اشکال مختلف مالکیت و مدیریت در شرکتهای دولتی از جمله: سرمایهگذاریهای مشترک، واسپاری، بازار سهام و قراردادهای چندجانبه؛ این اصلاحات کارایی و سودآوری بخش دولتی را بهبود بخشید و همزمان به توسعه بخش خصوصی میپرداخت.
- ایجاد سیستمی دوگانه، که به ترکیب و ادغام اقدامات قانونی و رویکرد بازار آزاد میپرداخت و انتقال تدریجی از اولی به دومی را افزایش میداد. این امر شوک و ضربات ناشی از تغییر ناگهانی و کلی به مکانیسم بازار را کاهش داد.
منابع:
- 1. Stuart Reynolds Schram, 2023. Mao Zedong, Britanica
- 2. Wikipedia free enclopedia, Proclamation of the People's Republic of China
- 3. Globsec, Yes, It Hurts: Measuring the Effects of Western Sanctions Against Russia, 2022
- 4. Xin-zhu J. Chen, 2006. China and the US Trade Embargo, 1950-1972
- 5. Wikipedia free enclopedia, United States sanctions against China
- 6. WilsonCenter, U.S embargo against china and the sino-soviet alliance 1949-1963
- 7. Perkins, D., & Rawski, T. (2008). Forecasting China’s economic growth to 2025. In L. Brandt & T. Rawski (eds.). China’s great transformation. Cambridge N.Y.: Cambridge University Press
- 8.King, A. (2022). China’s External Economic Relations during the Mao Era. In D. Ma & R. Von Glahn (Eds.), The Cambridge Economic History of China (The Cambridge Economic History of China, pp. 685-721). Cambridge: Cambridge University Press. doi:10.1017/9781108348485.020
- 9. Liu Chunsheng, 2018. Opinion: “Cross the river by feeling the stone”: a valuable lesson after 40 years, CGTN
- 10. Isabella M. Weber, 2021, How China Escaped Shock Therapy
- 11. Colin Hannah , 2019. ENGAGING WITH CHINA – CROSS THE RIVER BY FEELING FOR STONES, Balderton
- 12. Wu, PY. (2023). “Crossing the River by Feeling the Stones”: Understanding Chinese Minority Teachers’ Transnational and Transitional Experiences. In: Gutman, M., Jayusi, W., Beck, M., Bekerman, Z. (eds) To Be a Minority Teacher in a Foreign Culture . Springer, Cham
- 13. Isabella M. Weber, 2021, How China Escaped Shock Therapy
tempos xyandanxvurulmus.ibkTzn1ju7Wu
sural xyandanxvurulmus.SjZWZ8dNz0Wc
xbunedirloooo.FZMU0DHgnNJm
xyandanxvurulmus.Q1TuuRCMMVUs