رویکرد توسعه اقتصادی چینی

پس از دوره مائو و آغاز دوره دنگ شیائوپینگ مجموعه‌ای از اصلاحات در اقتصاد چین صورت گرفت که وضعیت نابسامان اقتصادی دوره پسا مائو را بهبود ببخشد. نکته قابل توجه این است که چین مسیری منحصر به فرد در زمینه اصلاحات و گشایش اقتصادی که متناسب با شرایط و تاریخ کهن این کشور بود را اتخاذ نمود و از سبک غربی توسعه اقتصادی، اجتناب کرد. چین مدل غربی دموکراسی، حقوق بشر و اقتصاد بازار را نپذیرفته، و در عوض رهبری حزب کمونیست چین، سیستم سوسیالیستی و کنترل و نظارت دولت بر بخش‌های راهبردی اقتصاد را حفظ نمود. پکن همچنین در نظم جهانی به رهبری غرب، ادغام نشد و در عوض به دنبال تعادل روابط خود با غرب و جهان در حال توسعه و ایجاد نهادها و ابتکارات منطقه‌ای و بین‌المللی خود افتاد.

میراث دنگ شیائوپینگ

دنگ شیائوپینگ معمار اصلی اصلاحات و گشایش اقتصادی چین نوین بود و پایه و اساس معجزه اقتصادی چین را بنا نهاد. از جمله اقدامات مهم او ارائه «سیستم مسئولیت خانوار» است که بهره‌وری کشاورزی را افزایش داد. شیائوپینگ همچنین مناطق ویژه اقتصادی که سرمایه‌گذاری خارجی و فناوری را جذب می‌کرد، سیاست درهای باز که تجارت و دیپلماسی چین را گسترش داد و اقتصاد بازار سوسیالیستی که مزایای برنامه‌ریزی و اقتصاد دستوری و بازاری را با هم ترکیب می‌کرد، را ارائه نمود.1

مهم‌ترین عوامل توسعه با مدل چینی

چین مسیر توسعه خود را که متناسب با فرهنگ و فلسفه مورد نظر خود می‌باشد، دنبال کرده است و سبک و ابزارهای توسعه مورد علاقه جهان غرب از جمله آزادی، دخالت در امور داخلی کشورها و اقتصاد بازار محور را به چالش کشیده است. بعلاوه چینی‌ها فرهنگ و هویت خود را رها نکردند، بلکه در عوض ارزش‌ها و اصول سنتی خود را احیا نموده و قدرت نرم و نفوذشان را در جهان گسترش داده‌اند. برخی عوامل در این میان کمک شایانی به این روند کرده و البته می‌توان گفت از جمله مهم‌ترین عوامل پایه‌ای این نوع خاص از مدل‌های توسعه به حساب می‌آیند.

دنگ شیائوپینگ

او همچنین اصل «جستجوی حقیقت از طریق داده‌ها و اطلاعات موجود» که به چین اجازه داد سیاست‌ها و مدل‌های مختلف را آزمایش و نوآوری کند و اصل «عبور از رودخانه با احساس سنگ‌های کف آن» که چین را قادر می‌ساخت تا با شرایط در حال تغییر سازگار شود، معرفی و از اجرای دقیق آنها حمایت کرد.2

نقش حزب کمونیست

حزب کمونیست چین (CPC) از سال ۱۹۴۹ تنها حزب حاکم در چین بوده و مشروعیت و اقتدار خود را از طریق عملکرد، حکومت مطلوب و کم‌نظیر خود حفظ کرده است. حزب کمونیست، توسعه اقتصادی و ثبات اجتماعی چین را ارتقاء بخشیده و دستاوردهای قابل توجهی در کاهش فقر، شهرنشینی، صنعتی شدن و نوسازی به دست آورده است. این حزب همچنین با چالش‌های در حال تغییر، تطبیق یافته و اصلاحات و نوآوری‌های مختلفی را برای بهبود رهبری، سازمان و نظم و انضباط خود انجام داده است.

حزب کمونیست چین

حزب کمونیست چین

اعتماد به نفس چینی

چین دارای تاریخ و فرهنگ طولانی و غنی است که قدمت آن به بیش از 5000 سال پیش می‌رسد و سهم برجسته‌ای در تمدن انسانی در زمینه‌های مختلف مانند فلسفه، ادبیات، هنر، علم و فناوری داشته است. چین همچنین ارزش‌ها و اصول محوری فرهنگ و تمدن کهن خود مانند هارمونی، خیرخواهی، عدالت، خردورزی و وفاداری را تا به امروز حفظ کرده که رفتار و اقدامات مقامات آن را هدایت می‌کند. چینی‌ها از طرفی قدرت و نفوذ نرم خود مانند زبان چینی، موسسات کنفوسیوس، رسانه‌ها و فرهنگ چینی را توسعه داده و ترویج کرده‌اند که ارتباط خود با دنیا و درک جهان از خود را ارتقاء بخشند.3

اصل جستجوی حقیقت از طریق داده‌های موجود

جستجوی حقیقت از یافته‌ها یک عبارت اصطلاحی معروف تاریخی در زبان چینی است که برای اولین بار در مکتب هان معرفی شد. این بدان معنی است که فرد باید مطالعه و تحقیق خود را بر اساس واقعیات عینی انجام دهد، نه بر اساس نظرات ذهنی یا نظریه‌های انتزاعی. همچنین به این معنی است که فرد باید دانش و باورهای خود را از طریق تمرین و آزمایش مستمر راستی‌آزمایی و تایید کند، نه اینکه کورکورانه یا سفت و سخت به آنها پایبند باشد.4

مکتب پادشاه هان چین

پیشرفت در صنعت چین

«جستجوی حقیقت از داده‌ها» نشان‌دهنده روح نوآوری و اکتشاف است که توسعه و نوسازی چین را با رویکرد درون‌گرایی تا به حال هدایت کرده است. این اصل همچنین نشان‌دهنده احترام به حقایق و واقعیت‌هاست که تاثیر بسزایی بر سیاست‌ها و اقدامات چین گذاشته است. در واقع جستجوی حقیقت از داده‌ها اندیشه‌ای پایدار است که فرهنگ و تمدن چین را شکل می‌دهد.5

اصل گذر از رودخانه با لمس سنگ‌های کف آن

«عبور از رودخانه با احساس سنگ‌ها» استعاره‌ای است که رویکرد اصلاحات چین و گشایش اقتصادی اواخر دهه 1970 را توصیف می‌کند. این استعاره بدان معنی است که چین سیاست‌ها و مدل‌های مختلف توسعه اقتصادی و اجتماعی را بدون پیروی از یک طرح ثابت یا از پیش تعیین شده، بررسی و آزمایش می‌کند. همچنین به این معنی است که چین همواره در حال سازگاری و تطبیق با شرایط و چالش‌های در حال تغییر است، در حالی که نگرش پایدار و عمل‌گرایانه خود را حفظ می‌کند.6
در آن دوره اقدامات مختلفی شامل اعطای مجوز به کشاورزان برای حفظ مازاد تولید خود پس از تحقق سهمیه دولت با هدف افزایش تولید و درآمد کشاورزی، توسعه مناطق ویژه اقتصادی برای جذب سرمایه‌گذاری و فناوری خارجی و رشد شرکت‌های خصوصی و مکانیسم‌های بازار که در ترکیب با آنها بود، بر اساس روش «عبور از رودخانه با احساس سنگ‌ها» انجام شد.7

نتیجه راهبرد «عبور از رودخانه با احساس سنگ‌ها» قابل توجه و بی‌سابقه است. چین به رشد و توسعه اقتصادی سریع و پایدار دست یافت و به دومین اقتصاد بزرگ و بزرگ‌ترین کشور تجاری جهان تبدیل شد. چین همچنین صدها میلیون نفر را از فقر خارج نمود و استانداردها و کیفیت زندگی مردم خود را بهبود بخشید. همچنین مدرنیزاسیون و نوآوری داخلی و نفوذ و سهم خود را در جهان به طرز چشمگیری افزایش داد.8

پیشرفت چین

پیشرفت چین

منحصر به فرد بودن و یگانگی مدل توسعه چین

همانطور که گفته شد، روند پیشرفت اقتصادی چین از بسیاری جهات منحصر به فرد است، زیرا بدون پیروی از مدل غربی شامل: دموکراسی، حقوق بشر و اقتصاد بازار به رشد و توسعه قابل توجهی دست یافته است. چین رویکردی گام به گام و تدریجی را برای اصلاحات اقتصادی خود اتخاذ نمود، که از مناطق روستایی شروع می‌شود و سپس به مناطق شهری و مناطق حاشیه‌ای گسترش می‌یابد. جهت دستیابی به چنین مدلی، چین سیاست‌ها و مدل‌های مختلفی را آزمایش کرده و با شرایط در حال تغییر سازگار شده است. پکن همچنین درجه بالایی از کنترل و نظارت دولتی را بر بخش‌های راهبردی اقتصاد خود مانند امور مالی، انرژی و ارتباطات حفظ کرده است.9

توسعه همه‌جانبه، هدف چینی‌ها

کشور چین اصلاحات اقتصادی جامع و متعادلی را دنبال کرده است که جنبه‌های مختلف اقتصاد مانند کشاورزی، صنعت، تجارت، امور مالی و حوزه مالیات را در بر می‌گیرد. چینی‌ها همچنین اصلاحات اقتصادی خود را با اصلاحات سیاسی و اجتماعی مانند سیاست تک فرزندی، اصلاحات آموزشی و مبارزه با فساد ادغام کرده‌اند. به علاوه معرفی و پیگیری استراتژی «توسعه صلح‌آمیز» که هدف آن دستیابی به «جوان‌سازی ملی» و «کمک به کامیابی و رفاه مشترک جهان» است، در پیشبرد اقدامات قبلی آنها بسیار موثر بوده است .10
چین به جای اتخاذ ارزش‌های غربی، به فرهنگ و تمدن خود به عنوان منبع ارزش‌ها و اصول تکیه کرده است. این کشور قواعد و اصول سنتی خود مانند هماهنگی، خیرخواهی، عدالت، خردورزی و وفاداری را احیا و تفسیر کرده است که رفتار و اقدامات این کشور را تا به امروز هدایت می‌کند. همچنین چین قدرت نرم و نفوذ خود مانند زبان چینی، موسسات کنفوسیوس، رسانه‌ها و فرهنگ چینی را توسعه داده و ترویج کرده است.11

پیشرفت اقتصادی در چین

پیشنهاد ما:

اقتصاد دانش‌بنیان در کشورها

منابع:

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *