اوایل قرن بیست و یکم، حدود ۲ میلیون اکوادوری کشورشون رو به خاطر وضعیت بد اقتصادی ترک کردن. نابرابریِ وحشتناک، بیکاری و فقر ۵۶ درصدی، دلیل این مهاجرتها بود. اما سوال اینجاست که چرا اکوادور به این حال و روز افتاد؟!
کشور اکوادور مدت طولانی، مشغول اجرای سیاستهای نئولیبرالی شده بود و مسئولین این کشور، توی بالاترین سطوح مسئولیت با سازمان سیا همکاری میکردن و پول میگرفتن. شاید باور نکنید اما فقط توی ۱۰ سال، ۷ رئیس جمهور اومدن و رفتن، اما هیچکدوم موفق نبودن! تا اینکه سال ۲۰۰۷، مردمِ اکوادور، رافائل کورئا رو به عنوانِ رئیس جمهور انتخاب کردن. وقتی کورئا کشور رو تحویل گرفت، ثروتمندای اکوادوری حسابی قدرت گرفته بودن و کشور، با بدهی ۱۴ میلیارد دلاری به صندوقِ بینالمللی پول روبرو بود. اما آقای رئیسجمهور توی سخنرانیهاش مدام تاکید داشت که بازار و ثروت اکوادور، باید به دست مردم برگرده!
کورئا جلوی زیادهخواهیِ صندوق بینالمللی پول ایستاد و با رد کردن بخشی از بدهیهای غیرقانونی، تونست ثابت کنه که اکوادور هنوز ورشکسته نشده. بعد از این، آقای رئیس جمهور ۲۰ میلیارد دلار به آموزش و پرورش کشور اختصاص داد و به مرور تحصیل برای مردم، رایگان شد. این برنامهِ کورئا توی سالهای بعد، باعثِ پیشرفتِ علمی و صنعتیِ اکوادور شد و در نتیجه صادراتِ غیر نفتیِ این کشور تا ۶۴ درصد رشد کرد! با رشد اقتصادیِ اکوادور، فاصله طبقاتی توی این کشور هر روز کمتر میشد، تا اونجا که نرخ فقر توی ۱۰ سال، از ۵۶ به ۲۲ درصد رسید!
یکی از مهمترین کارهایِ رئیس جمهورِ مردمی، مقابله با سیاستهای امپریالیستی ایالات متحده بود. با روی کار اومدنِ کورئا، پایگاههای نظامی آمریکا مجبور شدن جول و پلاسشون رو جمع کنن و از اکوادور برن. اما مثل همیشه دولت آمریکا سعی کرد با استفاده از قدرت بینالمللی و حمایت از گروههای مخالف، علیه کورئا اقدام کنه! این کارها چندین بار، باعثِ ایجاد اعتراضات، علیه دولتِ کورئا شد و حتی به کودتا هم رسید. اما در نهایت، این مردم اکوادور بودن که با حمایت از رئیسجمهور کورئا، به همهِ دنیا ثابت کردن که میتونن روی پای خودشون بایستن و کشورشون رو بسازن!